پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

۴۸ مطلب با موضوع «اشعار شهادت امام حسن (ع)» ثبت شده است

ما را کشانده ای به کجا ای عشق! جایی که دورتر ز فراسوهاست
تنها ولی همیشه پر از غربت، این جا سکوت، غرق هیاهوهاست

 وقتی که از سفر خبرت دادند، حالا که خوب بال و پرت دادند،
دیگر همیشه با همه سختی، عشق، تنها دلیل کوچ پرستوهاست

ذکرخیر

به نام آنکه تو را داده است نام حسن
درود احسن الارباب من سلام حسن

سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو
که نور داده به خورشید مستدام حسن

ذکرخیر

نمی خواهم بگویم آنچه بین کوچه ها دیدم
مکن اصرار ای زینب بدانی آنچه را دیدم

به بند غم گرفتار و اسیرم تا دم مرگم
که بند ریسمان بر گردن شیر خدا دیدم

ذکرخیر

مهرت به کائنات برابر نمی شود
داغی ز ماتم تو فزون تر نمی شود

از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود
سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود

ذکرخیر

بزم حسن حال و هوایش فرق دارد
از ابتدا تا انتهایش فرق دارد

اینجا همه کاره کریم اهل بیت است
آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد

ذکرخیر

شبهای بی ستاره ترینت سحر نداشت
غم نوحه های سینه ی تنگت اثر نداشت

یوسف ترین غریبِ خدا ماهِ آسمان
از حالِ تو سراغ به جز چشمِ تر نداشت

ذکرخیر

ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی
سوزاندی ام چنان و چنینن کارگر شدی

عمری به انتظار نشاندی مرا ولی
شادم که لااقل تو زمن باخبر شدی

ذکرخیر

همچون گل لاله که گشته پرپر افتاد
زهر جفا باعث شد از بال و پر افتاد

دستش به دیوار است تا اینکه نیفتد
دستش به دیوار است اما... آخر افتاد

ذکرخیر

این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست
داغ و فراق مادرمان بی هزینه نیست

روی کبود مادر من قاتل من است
ور نه شرار، این همه در زهر کینه نیست

ذکرخیر

اشکهایش به مادرش رفته
سینه ی پر شراره ای دارد

نه! به یک طشت اکتفا نکنید
جگر پاره پاره ای دارد

ذکرخیر