پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی
سوزاندی ام چنان و چنینن کارگر شدی

عمری به انتظار نشاندی مرا ولی
شادم که لااقل تو زمن باخبر شدی


بگذار تا که با تو بگویم حدیث خویش
شاید دلِ گرفته ام آرام تر شود

می خواستم که عقده گشایم ز دل ولی
ترسم که شعله های تو هم بی اثر شود


آن سان غریب مانده ام اینجا که طعنه ها
تنها تسلی ام همه ایام می دهند

اما هزار شکر سلام و جواب هست
بر سلام من همه دشنام می دهند


عمریست لب گزیده ام وگریه کرده ام
جایی که هیچ گریه برایم نمی کنند

عمریست خواب خوش به دو چشمم نیامده
کابوس های کوچه رهایم نمی کنند


یا رب نسیب هیچ غریبی دگر مکن
دردی که گیسوان حسن را سپید کرد

با صد امید حامی مادر شدم ولی
سیلی زنی امید مرا نا امید کرد


ای کاش جان دهم که ببینم به راه خویش
آن را که دردهای مرا زنده می کند

انگار دشنه بر جگرم سخت می زند
وقتی مغیره بر نظرم خنده می کند


حسن لطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی