پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن!

تنها نه آسمان و زمین عالم وجود 
در زیر سایۀ علم توست یا حسن!

عرش خدا مدینه، دل انبیا بقیع 
جان شمع روشن حرم توست یا حسن!

عالم اگر ثنای تو گویند صبح و شام 
تا صبح روز حشر کمِ توست یا حسن!


سرتا به پات حسن خداوند سرمد است
آیینـۀ تمـامْ نمـای محمّـد اسـت


دریای نور در دهنت آفریده‌اند
آیات وحی در سخنت آفریده‌اند

سرتا به پات آینۀ حسن کبریاست 
در بین پنج تن حسنت آفریده‌اند

انفاس آسمانی عیسی مسیح را 
از لحظه‌های دم زدنت آفریده‌اند

بینایی دو دیدۀ یعقوب را درست 
از بوی عطر پیراهنت آفریده‌اند

سرو ریاض آرزوی ختم انبیا 
باغ بهشت یاسمنت آفریده‌اند


آیینۀ محمّد و زهرا و حیدری
از هرچه گفته‌اند و نگفتند برتری


منظومۀ نبوّت و شمس امامتی
الگوی عزّت و شرف و استقامتی

در چارده کریم که روح کرامتند 
مشهورتر به لطف و عطا و کرامتی

با نام تو جحیم شود بوستان گل 
تنها به یک نگاه شفیع قیامتی

بی مهر تو تمام عبادات جن و انس
در حشر نیست غیر زیان و غرامتی


تا حشر بر ریاض جنان ناز می‌کنم 
گـر باشدم شبی به بقیعت اقامتی 


دورم اگر ز صحن و سرای بقیع تو 
چشمم بوَد به پنجره‌های بقیع تو

هر روز صبح، مرغ دلم ز آشیان خود 
پرواز می‌کند به هوای بقیع تو

با آنکه نیست قبه و ایوان حائرش 
سبقت برد ز کعبه، صفای بقیع تو

بوی بهشت می‌وزد از خاک زائرت 
ای جان عالمی به فدای بقیع تو

پیوسته زائـر حـرمت روح انبیاست
بالله قسم حریم تو آغوش کبریاست


تو مظهر خدایی و جان پیمبری
قرآن مصطفی به سر دست حیدری


هم دومین وصیِ رسول مکرمی
هم اولین سلالۀ زهرای اطهری

باید سرود مدح تو را با زبان وحی 
کز وصف جن و انس و ملایک فراتری

حُسن خدا به حُسن تو دیدار می‌شود 
چون حُسن بی‌حدود خدا را تو مظهری

هم صبر توست حکم خدا هم قیام تو 
در هر دو حال بر همه مولا و رهبری


چون و چرا به کار تو خود کفر دیگر است
چـون و چـرا بـه کـار خداوند اکبر است


ای دین حق به صبر تو پاینده یا حسن!
صبرت حدیث نهضت آینده یا حسن!

صبر تو بود تیغ خداوند در غلاف 
صلحت به خصم، ضربۀ کوبنده یا حسن!

صلح تو و معاویه؟! باور نمی‌کنم 
دشمن ز کار توست سرافکنده یا حسن!

تو خود تمام دینی و او خود تمام کفر 
او تیرگی، تو مهر فروزنده یا حسن!

تا بود، بود حق به وجود تو پایدار 
تا هست، هست دین ز دمت زنده یا حسن!


شمشیر شیر حق همه جا در نیام توست
«میثم» همـاره پیرو صلح و قیام توست


غلامرضا سازگار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی