هر صبح و ظهر و شام عزادار مادری
تنها تویی که محرم اسرار مادری
دیگر تمام ، موی سر تو شده سفید
در کوچه ها هنوز تو غمخوار مادری
از داغ فاطمه جگرت تیر می کشد
آقا شهید کوچه و دیوار مادری
هرگز نگفته ای به کسی شرح ماجرا
لکنت زبان گرفته و تب دار مادری
زینب بیا و یاور من باش بعد از این
در خانه روز و شب تو پرستار مادری
هم جان احمد هستی و جانان مرتضی
تو دومین امامی و دلدار مادری
زهرا حرم نداشت تو هم بی حرم شدی
از کودکی همیشه هوادار مادری
حسین نجفی زاد