پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

۴۸ مطلب با موضوع «اشعار شهادت امام حسن (ع)» ثبت شده است

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد

چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد

ذکرخیر

ابری شدم به نیت باران شدن فقط  
مور آمدم برای سلیمان شدن فقط

باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست  
چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط

ذکرخیر

باز از گریه ی من چشم شب تار گریست
چشم مهتاب به حالِ منِ بیدار گریست

تا که از سینه ی خود آه کشیدم آرام
دل سنگ آب شد و آب شرر بار گریست

ذکرخیر

سوختم از زهر و آبی غیر چشم تر نبود
جای شمعی آب گشته غیر خاکستر نبود

دل اگر شوق وصال دوست را در خود نداشت
کاسه ی زهر اینقدر شیرین و جان پرور نبود

ذکرخیر

مرغ شب می رود و انجمن آماده کنید
خانه را بهر عزای حسن آماده کنید

برنیاید دگر از دست طبیبان کاری
کارم از کار گذشته کفن آماده کنید

ذکرخیر

مجموعه ی صفات خدا می شود حسن
اسماء ذات در همه جا می شود حسن

نه رو به مکه رو به مدینه نشسته ایم
وقت نماز قبله ی ما می شود حسن

ذکرخیر

بس که در مرتبه والاست کسی شک نکند
نوکر خانه اش آقاست کسی شک نکند

گفت از حُسن حَسن تا به خدا راهی نیست
جاده عشق مهیاست کسی شک نکند

ذکرخیر

گریه ها جانسوز تر اما چه پنهانی شده
در عزای مجتبی، زهرا خودش بانی شده

کشت ما را حسرت یک شمع روشن در بقیع
آن حریمی که تماماً خاک ویرانی شده

ذکرخیر

چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود
شایسته ی شفاعت حیدر نمی شود

چشم همیشه ابریتان یک دلیل داشت
هر ماتمی که ماتم مادر نمی شود

ذکرخیر

تو مپندار که آتش زده ای بر جگرم
تو مپندار که زهر تو شده کارگرم

دل من پیش تر از پیش برافروخته بود
جگرم از اثر واقعه ای سوخته بود

ذکرخیر