افتخارم همه این است گدای حسنم
شکرُ لله که من زیر لوای حسنم
آنچه دارم همه از یاریِ زهرا و علی است
آبرویی است که دارای ولای حسنم
افتخارم همه این است گدای حسنم
شکرُ لله که من زیر لوای حسنم
آنچه دارم همه از یاریِ زهرا و علی است
آبرویی است که دارای ولای حسنم
خدا به طالع تان مُهر پادشاهی زد
به سینه ی احدی دست رد نخواهی زد
در آسمان سخاوت یگانه خورشیدی
تمام زندگی ات را سه بار بخشیدی
تو ای تلاوت باران به لحن آب، حسن
تو ای تجسم لبخند آفتاب، حسن
به پیش چشم تو دست سراب رو شده است
تو ای زلال ترین آیه های آب، حسن
ای وسعت بهاری بی انتهای سبز
مرد غریب شهر ولی آشنای سبز
روح اجابت است به دست تو، بس که داشت
باغ دعای هر شب تو ربنای سبز
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
نسیم پنجره ی وحی! صبح زود بهشت
« اذا تنفّسِ » باران هوای شبنم تو
پیچیده در این کوچه ها عطر عبایت
همراه با نجوای زیبای دعایت
در جام چشمان زلالت شور داری
در کیسه با خرما مگر انگور داری؟
همیشه صبح و شبم غرق صحبت حسن است
که زنده روح من از این محبت حسن است
اگر که بی حسنم سمت دوزخم ببرید
کلید جنت من در رضایت حسن است
کسی که نسبت رویش به مهر و ماه کند
میان ذره و خورشید اشتباه کند
اگر که عکس جمالش در آب چاه افتد
دوباره یوسف مصری هوای چاه کند