همیشه صبح و شبم غرق صحبت حسن است
که زنده روح من از این محبت حسن است
اگر که بی حسنم سمت دوزخم ببرید
کلید جنت من در رضایت حسن است
به زیر منّت دنیا نمیروم هرگز
همیشه گردن من زیر منّت حسن است
عجم شدم که شوم شیعه با نگاه حسن
که شیعه گشتن ایران کرامت حسن است
مسیح اگر که دمش مرده میکند زنده
ز گریه بحر حسین و عنایت حسن است
سکوت کردن او عین جنگ رو در روست
که صلح، نقطه ی عطف ولایت حسن است
هنوز حک شده در لوح سینه ی تاریخ
جمل نشانه ی خشم و شجاعت حسن است
کجا روی تو برادر، سخن به حق بشنو
حسین تحت لوای امامت حسن است
اگر برای حسینش به سینه می کوبیم
حسین گفتن ما تحت دولت حسن است
دعای مادر او بیمه می کند ما را
نگاه فاطمه فردا به امّت حسن است
دلم خوش است که گریه به غربتش کردم
چه غم ز بار گنه تا شفاعت حسن است
قاسم اسدی