حق از زلال چشم تو ساغر درست کرد
از خاک پای تو دُر و گوهر درست کرد
ته مانده ی پیاله ی آب تو را گرفت
تا سلسبیل و چشمه ی کوثر درست کرد
از گرد و خاک رزم تو کولاک آفرید
از شیوه ی نبرد تو محشر درست کرد
باید برای وقت سکوتت ذبیح داد
باید هزار تا علی اکبر درست کرد
دل روی دل برای تو باید ضریح ساخت
باید حرم برای تو دلبر درست کرد
باید به جای شمع مزار تو آب شد
باید شبیه خاک مزارت خراب شد
عاشق شدن به گوشه نگاهت عجب نداشت
هر کس که دید روی تو را روز و شب نداشت
ای قبله ی مدینه و درمان دردها
جز خانه ی تو، شهر مدینه مطب نداشت
با روی باز بر همگان لطف می کنی
حتی به سائلی که رسید و ادب نداشت
سهمش قبول توبه نشد هر که در قنوت
یا محسن و به حق حسن روی لب نداشت
حیف! از صحابه تو کسی خوش مثل نشد
حیف! از زمانه ی تو که آقا! وَهَب نداشت
این جا نواده های تو صاحب حرم شدند
یعنی ارادت عجمی را عرب نداشت؟
در شهر ری مزار تو را یاد می کنیم
روزی رسد بقیع تو آباد می کنیم
محسن حنیفی