پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر مدح امام حسن مجتبی» ثبت شده است

در صلح نام تو کبوترها به آرامی
پر میکشند از شوق سوی هر در و بامی

حتی همای مهر و خوش بختی به نام تو
می افکند سایه به هر تنهای ناکامی

ذکرخیر

ساقی نصیب ما دو سه جرعه شراب کن
مِی نوشمان کن و همه مان را خراب کن

با دل سخن بگو کمی از زندگانی ات
وز ماجرای خود دلمان را کباب کن

ذکرخیر

همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن

گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن

ذکرخیر

آمدم پشت در خانه ی آقای کریم
میکشم بر سر خود خاک کف پای کریم

در این خانه ز مقدار نباید دم زد
با همه فرق کند شیوه ی اهدای کریم

ذکرخیر

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست
گردش مهر و فلک دور مدار مجتبی ست

خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود
نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست

ذکرخیر

نار و جنت قسیم می طلبد
شیعه خیرالنعیم می طلبد

بهر مستوری کلام الله
الف و لام و میم می طلبد

ذکرخیر

محتاج سفره ات همه حتی کریم ها
خوردند دانه از کرمت یا کریم ها

هر صبح عطر کوی شما می وزد به ما
مستانه می وزد به دل ما نسیم ها

ذکرخیر

مقیـم وادی غـربت، امـام غــم ها بود
غریب شـهر خودش نه! غریب دنیا بود

رهـا نمود کنیـزی به برگ ریحــانی
فدای جود و سخایش، چقدر آقا بود!

ذکرخیر

ابری شدم به نیت باران شدن فقط  
مور آمدم برای سلیمان شدن فقط

باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست  
چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط

ذکرخیر

حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است
 نقش بر عرش معلاست حسن را عشق است

مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی
 ذکر روی لب زهراست حسن را عشق است

ذکرخیر