ما را کشانده ای به کجا ای عشق! جایی که دورتر ز فراسوهاست
تنها ولی همیشه پر از غربت، این جا سکوت، غرق هیاهوهاست
وقتی که از سفر خبرت دادند، حالا که خوب بال و پرت دادند،
دیگر همیشه با همه سختی، عشق، تنها دلیل کوچ پرستوهاست
ما را کشانده ای به کجا ای عشق! جایی که دورتر ز فراسوهاست
تنها ولی همیشه پر از غربت، این جا سکوت، غرق هیاهوهاست
وقتی که از سفر خبرت دادند، حالا که خوب بال و پرت دادند،
دیگر همیشه با همه سختی، عشق، تنها دلیل کوچ پرستوهاست
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد
از ابتدا تا انتهایش فرق دارد
اینجا همه کاره کریم اهل بیت است
آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد
ای کرم، خاک قدم های گدای در تو
ای فدای نظر حُسن خدا منظر تـو
ای کرامت به تو تمام، حسن!
وی گدای تو خاص و عام، حسن!
ای رسول و علی و فاطمه را
نام تو خوش ترین کلام، حسن!
باید مرا گلیم مسیر نگار کرد
زیر قدوم فاطمی ات خاکسار کرد
هرکس که جدا از تو شد آقاشدنی نیست
قطره نشود خاک تو دریاشدنی نیست
راضی نشو بی گریه از اینجا بروم من
یلدای من اینطور که فرداشدنی نیست
مجموعه ی صفات خدا می شود حسن
اسماء ذات در همه جا می شود حسن
نه رو به مکه رو به مدینه نشسته ایم
وقت نماز قبله ی ما می شود حسن
بس که در مرتبه والاست کسی شک نکند
نوکر خانه اش آقاست کسی شک نکند
گفت از حُسن حَسن تا به خدا راهی نیست
جاده عشق مهیاست کسی شک نکند