پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

۸۸ مطلب با موضوع «اشعار مدح امام حسن (ع)» ثبت شده است

ما را کشانده ای به کجا ای عشق! جایی که دورتر ز فراسوهاست
تنها ولی همیشه پر از غربت، این جا سکوت، غرق هیاهوهاست

 وقتی که از سفر خبرت دادند، حالا که خوب بال و پرت دادند،
دیگر همیشه با همه سختی، عشق، تنها دلیل کوچ پرستوهاست

ذکرخیر

بعضی زمانها هر گدائی یاکریم است
آن وقت حساب یاکریمان با کریم است

همّیشه در جا می زنم من در گدائی
آقا کرامت می کند آقا کریم است

ذکرخیر

ما سِوی شد سائلِ دستِ کریم
هستی ما هست از هستِ کریم

نیمه ی ماه خدا حس می کنم
بر سر خود گرمی دست کریم

ذکرخیر

کریم آنچه بیارد به دست، می بخشد
هرآنچه بود و هر آنچه که هست می بخشد

ز پا فتادی اگر یا حسن بگو  بنگر
چگونه  رتبه شاهی به پست می بخشد

ذکرخیر

سفره بگشای دوباره که ملائک گیرند
آسمانها ز درت ریزه ی نان میگیرند

بر سر عرش خدا سایه ی لطف حسنی است
همه ی کون و مکان بی کرمت می میرند

ذکرخیر

دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است
که موی تیره و روی سپید با حسن است

مبین ز نسل حسن هیچکس امام نشد
به حُسن بینی اگر هر امام را، حسن است

ذکرخیر

بزم حسن حال و هوایش فرق دارد
از ابتدا تا انتهایش فرق دارد

اینجا همه کاره کریم اهل بیت است
آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد

ذکرخیر

شانه گر دست تو باشد تار گیسو میشوم
دام و صیادم تو باشی بچه آهو میشوم

بسکه با نام شما افطار خود وا کرده ام
عاقبت روزی از این دیوانگی رو میشوم

ذکرخیر

ای کریم ِ دیار ِ تنهایی
خاک بوس ِ دَرَت شکیبایی

حسنی تو، حسن، حسن اما
بیشتر از سه بار زیبایی

ذکرخیر

تازه وارد هستم و نا آشنا
با کویر و بوی صحرا آشنا

عابری بی توشه ای درمانده ای
خسته و مسکین و از ره مانده ای

ذکرخیر