پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر شهادت امام حسن مجتبی» ثبت شده است

داغی نهفته است در این قلب پاره ام
همچون حباب منتظر یک اشاره ام

و الله روضه ام جگر پاره زهر نیست
من کشته ی شکستن یک جفت گوشواره ام

ذکرخیر

خدا کند که دروغی بزرگ باشد این
من اعتماد ندارم به حرف طالع بین

نشسته اند کمان های بیوه آماده
گرفته اند کمین تیرهای چله نشین

ذکرخیر

حساب می کنم امشب بزرگی کرمت را
در عرصه های خیالم مساحت حرمت را

به اذن حضرت باران ، به اذن مادرتان
نشسته ام که بگریم میان روضه غمت را

ذکرخیر

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد

چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد

ذکرخیر

ابری شدم به نیت باران شدن فقط  
مور آمدم برای سلیمان شدن فقط

باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست  
چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط

ذکرخیر

باز از گریه ی من چشم شب تار گریست
چشم مهتاب به حالِ منِ بیدار گریست

تا که از سینه ی خود آه کشیدم آرام
دل سنگ آب شد و آب شرر بار گریست

ذکرخیر

سوختم از زهر و آبی غیر چشم تر نبود
جای شمعی آب گشته غیر خاکستر نبود

دل اگر شوق وصال دوست را در خود نداشت
کاسه ی زهر اینقدر شیرین و جان پرور نبود

ذکرخیر

مرغ شب می رود و انجمن آماده کنید
خانه را بهر عزای حسن آماده کنید

برنیاید دگر از دست طبیبان کاری
کارم از کار گذشته کفن آماده کنید

ذکرخیر

مجموعه ی صفات خدا می شود حسن
اسماء ذات در همه جا می شود حسن

نه رو به مکه رو به مدینه نشسته ایم
وقت نماز قبله ی ما می شود حسن

ذکرخیر

گریه ها جانسوز تر اما چه پنهانی شده
در عزای مجتبی، زهرا خودش بانی شده

کشت ما را حسرت یک شمع روشن در بقیع
آن حریمی که تماماً خاک ویرانی شده

ذکرخیر