ای خنده ملیح به لب های تو عسل
ای ذره ذره خاک کف پای تو عسل
ای صوت دلنشین تو تسبیح عالمین
وی کنیه همیشه بابای تو عسل
ای صاحب سریر تمنای هرچه هست
ای خمره شراب مُهَنای تو عسل
ای شهد بی مثال نگاهت چو انگبین
ای صولت شکوه معلای تو عسل
ای رونق همیشه دروازه بهشت
نام تو گشته است و تجلای تو عسل
شیرین نمی شد این همه گر نامه تو نبود
شیرین شده است با خط و امضای تو عسل
ماه صیام ، مست حضور کریم توست
ای باده ریز ساغر و صهبای تو عسل
نام حسن تجلی احساس عاشقیست
در واژه ها حقیقت معنای تو عسل
نام تو می برم به دلم قند می زنی
وقتی شبیه فاطمه لبخند میزنی
از روی طرح چشم تو عالم درست شد
از چشمه نگاه تو زمزم درست شد
وقتی سیاه مردمکت تازه سو گرفت
سنگ عقیق حلقه خاتم درست شد
از ردپای مادر تو ساره خلق شد
از خنده هایت عیسی مریم درست شد
شوری که داشت جلوه صلح خدائیت
آنقدر ماند تا که محرم درست شد
نوبت رسید تا به تو و ناز کردنت
بهر بهشت فیض دمادم درست شد
در خانه ی علی چه قدر نور می چکد
در بین خانه شمس مجسم درست شد
هرجلوه از کرامت تو بی حساب بود
از خرده نان دست تو حاتم درست شد
تو درد بوده ای که جهان درد می کشد
اصلا نخ عبای تو از غم درست شد
مولی الکریم توبه ی ما را تو ثبت کن
از فیض توست توبه آدم درست شد
امشب خدا بساط کرم ساز می کند
وقتی حسن به دست علی ناز می کند
ای جلوه تمام رخ مصطفی حسن
ای مظهر کرامت محض خدا حسن
ای اقتدار توام با مهر و معرفت
بنیان گزار واقعه نینوا حسن
ای قهرمان مطلق تاریخ ، در جمل
استاد رزم اکبر کرب و بلا حسن
راه کمال می گذرد از مسیر تو
راه بهشت از سر عشق است تا حسن
اذن دخول در حرم امن یار چیست
جز ذکر ناب و پر زتمنای یا حسن
شد نیمه ماه معرفت و بندگی
با بدر تام جلوه ارباب ما حسن
بند آمده است کوچه دیدار تا که شد
از در برون تجلی یوسف نما حسن
زیبایی بهشت ز چشمان ناز توست
ای یوسف اهالی تحت کسا حسن
مزد بساط عاشقی اش دست فاطمه است
گر که برند نام تو را هرکجا حسن
امشب ز هر شب است حضورت وسیع تر
با یاد توست سینه ام امشب بقیع تر
نامت ردیف و قافیه ی یا کریم ها
لطف تو جاری است به ما از قدیم ها
ای بی حرم ترین شه بالانشین عشق
ای چهارمین ستاره صاحب حریم ها
هر کس که بگذر ز در لطف دائمت
روی صراط می رود از مستقیم ها
ثبت است داده ای به گدا هر چه داشتی
ای پادشاه ملک تمام نعیم ها
شخص خداست صاحب تولیت حرم
آنجا که خادمند به قبری نسیم ها
از بس حسود داشت شهر مدینه تو را زدند
با تیر خویش اهل عذاب ٌ الیم ها
قلب مرا شبیه مزارت خراب کن
من را برای زائریت انتخاب کن
محمد علی رضاپور