مست از غم توام، غم تو فرق می کند
محو توام که عالم تو فرق می کند
با یک نگاه می کشی و زنده می کنی
مثل مسیح، نه، دم تو فرق می کند
یک دم نگاه کن که مرا زیر و رو کنی
باید عوض شد آدم تو فرق می کند
تنها کمی به من نظر لطف می کنی؟
آقای مهربان! کم تو فرق می کند
زخمی است در دلم که علاجی نداشته است
جز مرحمت که مرهم تو فرق می کند
اشک غمت برای من احلی من العسل
گفتم برای من غم تو فرق می کند
صلح تو روضه است، حماسه است، غربت است
ماهی تو و محرم تو فرق می کند
باید خیال کرد تجسم نمود، نه؟
نه؛ گنبد تو، پرچم تو، فرق می کند
لختی بخند قافیه ام را به هم بریز
آقای من! تبسّم تو فرق می کند
سیدمحمدجواد شرافت