پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)

۱۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار امام حسن» ثبت شده است

هر قطره ای که وصل به دریا نمیشود
هر قامتی که قامت رعنا نمیشود

این حرف آخر است که اول می آورم
« هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود »

ذکرخیر

جز توسل چه کار باید کرد؟!
از ته دل هوار باید کرد

ما همه عبد و ربمان یار است
سجده بر پای یار باید کرد

ذکرخیر

تو یک نفس کشیدی و دم آفریده شد
با راه رفتن تو قدم آفریده شد

خالق نشسته بود که مدح تو را کند
اینجا گمان کنم که قلم آفریده شد

ذکرخیر

دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟
ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد

سنی نداشت یک شبه مویش سفید شد
رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد

ذکرخیر

کریم اهل مدینه کریم آل عشق
تو یک نگه بکن آقا به این نهال عشق

دلم فقط به تو دل بسته هرچه بادا باد
مرا رها بکن آقا ز قیل و قال عشق

ذکرخیر

نوکر حلقه به گوشیم و اسیر حسنیم
گره کور نداریم فقیر حسنیم

نسل در نسل همه خاک مسیر حسنیم
کشته و مرده فرزند صغیر حسنیم

ذکرخیر

علت عاشقی ام دست کریمانه ی توست
چشم امید من آقا به در خانه ی توست

روی خاک قدمت صورت خود میکشم و
به اشاره همه گویند که یوانه ی توست

ذکرخیر

امشب به لبم ذکر حسن جان دارم
در کنج دلم کلبه ی احزان دارم

از روضه ی « لا یوم کیومِ » آقا
تا آخر عمر آه سوزان دارم

محمد فردوسی

ذکرخیر

با تیغ نظر سینه سپر آمده بودی
دنبال سر چند نفر آمده بودی

روبند نینداخته لشکر سپر انداخت
تو در جمل انگار جگر آمده بودی

ذکرخیر

حق از زلال چشم تو ساغر درست کرد
از خاک پای تو دُر و گوهر درست کرد

ته مانده ی پیاله ی آب تو را گرفت
تا سلسبیل و چشمه ی کوثر درست کرد

ذکرخیر