پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

پایگاه شعر امام حسن مجتبی (ع)

[ اشعار مدح ، مناجات ، ولادت و شهادت ]

امام مجتبی (علیه السلام) فرموده است:
پرهیزکاری در بازگشت « به سوی خدا » و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، و هر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است.
(تحف العقول، ص 234)


کوله بار فرشته ها پر بود، از شب بی ستاره ی یک مرد
خانه می ساخت برسر خورشید، سایه های غریب این شبگرد

راه می رفت روی بستر شب، آشنایی که رنگ غربت داشت
چشم هایش شبیه یک روزن، آسمان را به شهر می آورد

خنجری پا به پای حادثه بود، زخمی از کهنگی دهان بگشود
ارغوان بر زمین فرو افتاد، تکّه ای از بهار یک گل زرد

لرزه افتاد بر تن تاریخ، باز هم خاطرات سیلی و میخ
و زمین با تمام جوهر غم، غزلی تازه ساخت از سرِ درد

ماه در چشم بی کران پژمرد، آسمان، نور را به جاده سپرد
رقص ققنوس وار شب بود و، آخرین شعله های یک تب سرد

شعله هایی که بعد فهمیدند، نور اعجاز بر تنت بودند
و خزانی که با تو می رویید، بر تن تو بهار شد ای مرد

سرنوشت کدام غربت را، پیش چشمان تو ورق زده اند
آسمان جای چند سیلی داشت، که تو را داغ دار آن می کرد

تو کریمی شبیه باران ها، بعد بی رحمی زمستان ها
نور خود را به شهر ما برسان، از مسیر فرشته ها برگرد


ساراسادات باختر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی